1400/11/03-14:52
نوشتاری درخصوص معضلات و راهکاری پیش روی احیا و باز آفرینی محله فرحزاد تهران

فرحزاد تهران ماسوله گیلان می‌شود؟

فرحزاد تهران ماسوله گیلان می‌شود؟

صادق رشیدی‌فرد؛ مهندس معمار

محله فرحزاد اکنون جزئی از منطقه 5 و 2 شهرداری تهران است که با توجه به رودخانه دائمی فرحزاد‌، باغ‌های خوش آب و هوا و رستوران‌های زیاد‌، محلی برای تهران‌گردی و صرف غذا به شمار می‌آید. متاسفانه با توجه به شرایط محلی‌، پهنه وسیع طبیعی و تاریک‌، عدم دسترسی مردم به همه نقاط آن‌، قیمت پایین ملک و اجاره و مهاجر‌پذیر شدن آن‌، اکنون محلی برای معتادان متجاهر‌، مفسدان اخلاقی و‌... شده است.

در ویکی پدیا آمده که محله فرحزاد، از محله‌های قدیمی تهران است که از گذشته به‌صورت روستایی سردسیر و خنک در مسیر جاده امامزاده داوود استقرار داشته و به مرور زمان و در اثر توسعه پایتخت به‌صورت محله‌ای از شهر تهران درآمده است. محله فرحزاد از بخش‌های خوش آب و هوای شمال غرب شمیران به حساب می‌آید.

این هفته مهمان یکی از سمن‌های فعال در زمینه فرحزاد بودم‌، محفلی که از ساکنان محل بودند تا معمار و جامعه‌شناس‌، مدیریت شهری و حتی دانش‌آموز.

این جمع با توجه به تجارب زیستی‌، علمی و تجربی سعی بر آن داشتند تا فرحزاد را از منظر خود رصد کرده و برای آن نسخه‌ای بپیچن‌. ساکنان محل از اعتیاد متجاهر می‌گفتند و جمع‌آوری دوره‌ای معتادها که معمولا بی‌فایده است.

به خانه‌های بی‌سندی اشاره شد که متاسفانه غصب شده و در آنها برخی از مهاجران ساکن هستند‌، تا خانه‌هایی که حتی سند دارند و در سند آنها حریم و حتی رودخانه را نیز شامل می‌شود!

در این نوشتار سعی دارم تا به صورت تفکیکی آنچه در حد دانش و بضاعت علمی‌ام هست را به مقوله فرحزاد بپردازم.

1- هویت‌زدایی از مفهوم محله‌: متاسفانه فرحزاد‌، علی‌رغم تاریخی کهن که حتی به پیش از اسلام نیز می‌رسد و آب و هوایی مناسب که در آن میوه‌های مختلف با کیفیت مرغوب نیز احصاء می‌شود‌، با توجه به رشد شهر و بلعیده شدن توسط مناطق 2 و 5 و عدم توسعه زیرساخت‌های آن مورد بی‌مهری قرار گرفته است.

موارد فوق باعث شده تا فرحزاد مکانی برای مهاجران بی‌بضاعت و در وحله بعدی مفسدان و معتادان قرار گرفته و ساکنان اصیل فرحزاد‌، مجبور به ترک خان و مان تاریخی خود شوند‌. اگر چه خوشبختانه هنوز از سکنه اصیل فرحزاد عده بسیاری هنوز ساکن هستند و نسبت به این محله احساس علقه و محبت دارند‌، ولی مهاجران به عنوان مسافران این خطه‌، هرگز نسبت به فرحزاد و محله آن چنین احساس عمیق و تاریخی‌ای را ندارند .

آنچه احساس می‌شود این است که فعالان اجتماعی و شهری‌، بیش از هر مقوله دیگری باید روی مفهوم «محله» کار کرده و آن را دوباره احیا کنند.

2- بافت روستایی ارگانیک‌: فرحزاد بیش و پیش از هر چیزی‌، یک «روستا» است‌، این واقعیت اگر از طرف مدیران شهری پذیرفته نشود‌، هرگونه دخالت در آن یا بی‌فایده است و یا منجر به تبعات انسانی و فرهنگی دیگری خواهد شد‌. آنچه در فرحزاد در حال رخ دادن است‌، این است که معماری و بافت روستایی فرحزاد را متناسب با شهر و نیاز شهر به حضور خودرو در همه عرصه‌ها در حال تغییر دادن هستند‌.

کوچه‌های کوچک تعریض شوند‌، خیابان ایجاد شود و بسیاری مداخلات این‌چنینی‌. خودرو به عنوان بزرگ‌ترین حاکم شهر دوباره عرض اندام کند و انسان با نهایت بی‌رحمی کنار گذاشته شود‌. حال با این نگاه شهرسازانه‌، خانه‌هایی که از سه طرف مجبور به کاهش سطح ملک خود هستند چه باید کنند‌؟ خانه 150 الی 200 متری آنها می‌شود 50 متر‌، چه کنند‌؟ آیا رضاخانی باید توسعه داد‌؟ آیا باید شرایط را به گونه‌ای تنگ کرد که آنها مجبور به خروج از فرحزاد شوند‌؟

مگر در بافت‌های روستایی ماسوله‌، کندوان‌، ابیانه‌، هجیچ و بسیاری از روستاهای ایران و خارج از ایران‌، خودرو به همه جا دسترسی دارد‌؟ مگر ما و معماری بومی ما باید تا این حد نسبت به خودرو کرنش داشته باشد که ما اصیل‌ترین بافت‌های تاریخی و روستایی خود را در مسلخ خیابان و اتوبان قربانی کنیم‌؟

فرحزاد یک روستا است‌، اگر این مهم فراموش شود معضلات بسیاری پدید می‌آید‌. اگر فرحزاد را به‌سان یک روستا مرمت و احیا کنیم‌، خود آن بافت ارگانیک‌، همان کوچه‌های تنگ و خاکی‌، همان دیوارهای سنگی و گلی می‌تواند برای مردم آنجا ثروت آفرینی کند‌. مگر الان در ماسوله نکرده است‌؟ مگر در ابیانه و بسیاری از روستاهای دور از پایتخت نکرده است‌؟ پس بیایید فراموش نکنیم، فرحزاد یک روستا است.

3- حریم رودخانه فرحزاد‌: با توجه به اینکه نظارت صحیح و مداومی بر ساخت و سازهای روددره فرحزاد نبوده شاهد آن هستیم که هم در حریم رودخانه و حتی در خارج از آن، زمین‌هایی غصب شده و ساخت و سازهای غیر قانونی صورت گرفته است‌. این ساخت و سازها هم با کاربری مسکونی‌، تجاری و باغی است که هر از گاهی نیز توسط نیروهای دولتی مورد تخریب قرار می‌گیرند‌. اما آنچه به عنوان حلقه مفقوده این امر دیده می‌شود، فقدان یک «نظارت دائمی» بر ساخت و سازهای فرحزاد و بررسی اصالت اسناد مالکیتی مالکان است.

در برخی از موارد دیده شده است که مالکان اسنادی را ارائه می‌دهند که مالکیت حریم و حتی مالکیت رودخانه فرحزاد را نیز شامل می‌شود‌!! این مقوله نگارنده را به یاد وقف قله دماوند جهت یکی از اماکن مذهبی انداخت‌، که نهایتا با حکم صحیح نهاد قضایی برطرف شد. در مقوله فرحزاد نیز نگاهی جامع‌، حقوقی‌، زیست محیطی و ایران محور مورد نیاز است تا معضلاتی اینچنینی برطرف شوند.

4- معتادان متجاهر و اماکن فساد: فرحزاد با توجه به عرصه وسیع طبیعی و مشجر‌، عدم دسترسی و در دیدرَس بودن عموم جامعه و عدم وجود «نظارت دائمی» نیروهای انتظامی و دولتی‌، مکان مناسبی برای برخی از عملکردهای غیرقانونی شده است‌. کارتن‌خوابی و سکنای سبک در این دره اولین آن و وجود برخی از خانه‌های فساد در بافت روستایی فرحزاد‌، معزلی است که گربانگیر ساکنان اصیل و با فرهنگ فرحزاد شده است .

اگرچه هر از گاهی معتادان متجاهر و کارتن‌خواب جمع‌آوری می‌شوند‌، ولی راهکار‌های برطرف کردن اعتیاد‌، چیزی فراتر از کمپ و کلاس و دوره‌های آموزشی است. اعتیاد با بنیادهای اخلاقی و اقتصادی شروع و نهایتا با ترک و طرد خانواده وارد مرحله کارتن‌خوابی می‌شود. موارد مطروحه نه جهت از بین بردن تاثیر جمع‌آوری معتادان است‌، ولی به این مقوله اذعان دارد که جمع‌آوری، اولین گام بوده و سازوکار‌های دیگر نیز باید دخیل شود.

از معتادان متجاهر که تشخیص و جمع‌آوری آنها چندان کار سختی نیست که بگذریم با برخی از کانون‌های فساد در فرحزاد روبه‌رو هستیم که متاسفانه با توجه به کمرنگ شدن مفهوم محله و حرمت و قدسیت آن‌، به صورت زیرپوستی ایجاد شده و هم اکنون حضور دارد‌. به یقین هیچ فعالیت مفسده انگیزی نمی‌تواند به صورت مستمر و مخفی جریان داشته باشد و اگر هر کسی برای محله خود‌، ارزش و حرمت قائل باشد یقینا با این موارد برخورد خواهد کرد‌. ولی فرحزاد دیگر سپری به نام «محله» ندارد تا بتواند با این فساد زیرپوستی به صورت مردمی‌، اصیل و مستمر برخورد کند.

5- فاضلاب‌: با توجه به شیب دره فرحزاد و نوع زمین آن که سنگی است‌، جمع‌آوری و هدایت فاضلاب تاکنون صورت نگرفته است‌. معمولا تمامی فاضلاب فرحزاد به رودخانه ریخته می‌شود و این امر برای پایین دست آن مشکلات عدیده‌ای را پدید آورده است‌. استفاده از تکنولوژی‌هایی چون سپتیک تانک شاید بتواند به عنوان نزدیک‌ترین و عملی‌ترین راهکار جهت جمع‌آوری فاضلاب قلمداد شود.

6- حرمت مالکان‌: متاسفانه یکی از مقوله‌های مغفول در مفهوم توسعه‌، حرمت مالکان است‌. مفهومی که در فقه و ادبیات دینی ما به آن بسیار پرداخته شده است. روایتی است که امام باقر(ع) از رسول اکرم(ص) نقل کرده‌اند: بدگویی به انسان با ایمان، سرکشی‌، کشتن او، کفر و غیبت او، گناه و حرمت مال او همانند حرمت خون اوست.
این ادبیات واضح و حق‌مدارانه مدارا در تمامی ارکان توسعه‌، علی‌الخصوص فرحزاد پاس داشته شود‌‌.

نمی‌توانیم با شعار مصلحت عموم جامعه(‌که البته در مصادیق آن کلی اشکال وجود دارد‌) مالکیت افراد را نادیده گرفته و اموال آنها را یا مصادره کنیم و یا شرایط را به گونه‌ای فراهم کنیم که مالکان مجبور شوند به ثمن بخس خانه و تنها دارایی ارزشمند خود را واگذار کنند و نهایتا به مستاجری و یا مهاجرت به شهرک‌های اقماری روی بیاورن‌. از همین جهت بسیار خوشحال شدیم که آقای سید احمد علوی‌، یکی از نمایندگان شورای اسلامی شهر تهران‌، نسبت به این مقوله حساسیت نشان داده و پیگیر آن بود.

7- استفاده از ظرفیت سمن‌ها (NGO): سمن‌ها با توجه به نزدیک بودن به شرایط واقعی‌، داشتن تجربه زیستی و محلی‌، امکان اینکه هم تعریف دستی از معزل ارائه دهند را دارند و هم راهکار مناسب را.

تعریف درست از معزل‌، مقوله‌ای است که متاسفانه در مباحث توسعه دیده نمی‌شود و تنها راه برای دریافت این تعریف‌، ساکنان‌، کسبه و فعالان تخصی این عرصه هستند.

به قول یکی از متفکرین انسان‌ها بیش از اینکه از پاسخ‌های غلط آسیب ببینند‌، از سوال‌های غلط آسیب دیده‌اند./ ابتکار

نظرات

captcha

اخبار مرتبط